« شاعر سرود پنجره یعنی رها شدن»
پرواز تا نهایت چشمان پاک زن
از لحظه ی تلاوت آیات چشم ها
با من نگاه توست تو ای ماه نقره تن
شاعر سرود لحضه ی ناب نگاه تو
افتاده روی صفحه ی تقویم های من
کی؟ در کدام روز، کجا عاشقت شدم؟
کی؟ در کدام روز؟ از آن لحضه ای که زن-
آمد در امتداد افق، در مسیر باد
زل زد به چشم های من پیر کوهکن
شاعر سرود لحضه ی پایان قصه را
تنگ غروب، پنجره، آغاز پر زدن