در مذمت اسب خود (دیوان اشعار > باب اول)

بود اعور و کوسج و لنگ و پس من
نشته برو چون کلاغی بر اعور


*****

نگارینا، شنیدستم که: گاه محنت و راحت

سه پیراهن سلب دوست یوسف را به عمر اندر

 یکی از کید شد پر خون، دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر

رخم ماند بدان اول، دلم ماند بدان ثانی
نصیب من شود در وصل آن پیراهن دیگر؟


*****

بر رخش زلف عاشقست چو من

لاجرم همچو منش نیست قرار

  من و زلفین او نگونساریم
او چرا بر گلست و من بر خار؟

 همچو چشمم توانگرست لبم
آن به لعل، این به لل شهوار

 تا به خاک اندرت نگرداند
خاک و ماک از تو بر ندارد کار

 رک، که با اندشار بنمایی
دل تو خوش کند به خوش گفتار

باد یک چند بر تو پیماید
اندر آتش روا شود بازار

لعل می را ز درج خم پرکش
در کدو نیمه کن، به پیش من آر

 زن و دخترش گشته مویه کنان
رخ کرده به ناخنان شد کار

نظرات 1 + ارسال نظر
Pikshop.com سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1389 ساعت 11:47 ب.ظ http://www.Pikshop.com

سلام خوبی وبلاگ خیلی خوب وقشنگی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مور فروش فیلم و سریال های روز کره ای و امریکایی هستش. منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با عنوان فروشگاه اینترنتی فیلم و سریال های کره ای و امریکایی ؟ ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بایhttp://www.PIKSHOP.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد