گفتار اندر آفرینش آفتاب (شاه‌نامه > آغاز کتاب)

از یاقوت سرخست چرخ کبود
نه از آب و گرد و نه از باد و دود

 به چندین فروغ و به چندین چراغ
بیاراسته چون به نوروز باغ

روان اندرو گوهر دلفروز
کزو روشنایی گرفتست روز

 ز خاور برآید سوی باختر
نباشد ازین یک روش راست‌تر

 ایا آنکه تو آفتابی همی
چه بودت که بر من نتابی همی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد