رباعیاتی دیگر از فخرالدین عراقی

هان! راز دل خسته‌ی ما فاش مکن
با یار عزیز خویش پرخاش مکن

آن دل که به هر دو کون سر در ناورد
اکنون که اسیر توست رسواش مکن

×××××××××××××××

ای یاد تو آفت سکون دل من
هجر و غم تو ریخته خون دل من

من دانم و دل که در فراقت چونم
کس را چه خبر ز اندرون دل من؟

×××××××××××××××

آن کیست که بی‌جرم و گنه زیست؟ بگو
بی‌جرم و گناه در جهان کیست؟ بگو

من بد کنم و تو بد مکافات کنی
پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد