این حادثه بین که زاد ما را (غزل)

این حادثه بین که زاد ما را
وین واقعه کاوفتاد ما را

 آن یار، که در میان جان است
بر گوشه‌ی دل نهاد ما را

در خانه‌ی ما نمی‌نهد پای
از دست مگر بداد ما را؟

روزی به سلام یا پیامی
آن یار نکرد یاد ما را

 دانست که در غمیم بی او
از لطف نکرد شاد ما را

 بر ما در لطف خود فرو بست
وز هجر دری گشاد ما را

 خود مادر روزگار گویی
کز بهر فراق زاد ما را

 ای کاش نزادی، ای عراقی
کز توست همه فساد ما را
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد