رباعیاتی از مسعود سعد سلمان

اول گردون ز رنج در تابم کرد
در اشک دو دیده زیر غرقابم کرد

پس بخشش نوساخته اسبابم کرد
واندر زندان به ناز در خوابم کرد

***************

مسعود که هست سعد سلمان پدرش
جایی است که از چرخ گذشته است سرش

در حبس بیفزود به دانش خطرش
عودی است که پیدا شد از آتش هنرش

***************

با همت باز باش و با کبر پلنگ
زیبا به گه شکار و پیروز به جنگ

کم کن بر عندلیب و طاووس درنگ
کانجا همه بانگ آمد و اینجا همه رنگ
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد